گروه فضای مجازی مشرق - حمید رسایی با انتشار کاریکاتور زیر در اینستاگرام خود نوشت:
«دوشنبه اول فروردين 1362: ...امام سخنراني مبسوطي در مذمت قشر مستکبر و کاخ نشين و تعريف از کوخ نشينان کردند... اين سخنان به نفع مواضع ما و مجلس است.
با آقاي موسوي اردبيلي قرار گذاشتيم که براي استراحت دو سه روزي مسافرت کنيم...
سه شنبه دوم فروردين 1362: قرار گذاشته بوديم براي استراحت با آقاي موسوي اردبيلي به نوشهر برويم. آقاي ميرحسين موسوي گفتند که آنجا محل دنجي هست... بخشي از اعضاي خانواده با ما بودند... معلوم شد بخشي از باغ کاخ شاه است... بچه ها را به تماشاي هتل انقلاب – هايت سابق – بردند؛ مي گفتند خيلي مجلل است...»
(پ ن: خوب شد که امام از کاخ نشيني مذمت کردند وگرنه واجب مي شد جهت استراحت حتما سري به ويلاي شاه در سن موريس بزنيد.)
«يکشنبه 30 بهمن 1362: من مايلم نوشته هايی را که به چاپ نرسيده مخصوصاً فيشهاي کليد قرآن توسط افراد صالحي آماده چاپ و نشر گردد. اگر دوستانم اين آرزوي من را برآورند ممنونم و انشاءالله در اجر آن شريک خواهند بود. لابد دوستانم در تربيت فرزندانم - که مسئوليت تربيت آنها را به خاطر کارهاي عمومي نتوانسته ام به خوبي انجام دهم - توجه مبذول خواهند نمود.»
يکشنبه 30 تير 1370 تاسوعاي حسيني: با هلي كوپتر به سد لتيان آمديم. بچه ها هم تا ظهر كم كم رسيدند. مهدي و فاطي نيامدند. هواي خوبي دارد. عصر همراه بچه ها، خواستم اسكي روي آب ياد بگيرم. كمي دنبال قايق كشيده شدم. بدنم آمادگي براي چنين ورزشي ندارد. گرچه آسان است... يک نفر چيني پيشبيني کرده است که ساعت 8 امروز زلزلهاي به قدرت 8/6 ريشتر در تهران روي خواهد داد.به همین خاطر بسیاری از مردم از تهران سفر کرده یا از خانه بیرون رفته اند.. آمدن ما به لتيان هم بيارتباط با اين نيست. گرچه خودم اصلا قبول ندارم فقط به خاطر بچهها آمدم. با هليکوپتر به سد لتيان آمديم....
دوشنبه 31 تير 1370: امروز عاشوراست. تا ساعت 8 و نيم صبح خوابيدم. روز را به استراحت و انجام كارهايي كه با خودم به لتيان برده بودم گذراندم...
«دوشنبه اول فروردين 1362: ...امام سخنراني مبسوطي در مذمت قشر مستکبر و کاخ نشين و تعريف از کوخ نشينان کردند... اين سخنان به نفع مواضع ما و مجلس است.
با آقاي موسوي اردبيلي قرار گذاشتيم که براي استراحت دو سه روزي مسافرت کنيم...
سه شنبه دوم فروردين 1362: قرار گذاشته بوديم براي استراحت با آقاي موسوي اردبيلي به نوشهر برويم. آقاي ميرحسين موسوي گفتند که آنجا محل دنجي هست... بخشي از اعضاي خانواده با ما بودند... معلوم شد بخشي از باغ کاخ شاه است... بچه ها را به تماشاي هتل انقلاب – هايت سابق – بردند؛ مي گفتند خيلي مجلل است...»
(پ ن: خوب شد که امام از کاخ نشيني مذمت کردند وگرنه واجب مي شد جهت استراحت حتما سري به ويلاي شاه در سن موريس بزنيد.)
«يکشنبه 30 بهمن 1362: من مايلم نوشته هايی را که به چاپ نرسيده مخصوصاً فيشهاي کليد قرآن توسط افراد صالحي آماده چاپ و نشر گردد. اگر دوستانم اين آرزوي من را برآورند ممنونم و انشاءالله در اجر آن شريک خواهند بود. لابد دوستانم در تربيت فرزندانم - که مسئوليت تربيت آنها را به خاطر کارهاي عمومي نتوانسته ام به خوبي انجام دهم - توجه مبذول خواهند نمود.»
يکشنبه 30 تير 1370 تاسوعاي حسيني: با هلي كوپتر به سد لتيان آمديم. بچه ها هم تا ظهر كم كم رسيدند. مهدي و فاطي نيامدند. هواي خوبي دارد. عصر همراه بچه ها، خواستم اسكي روي آب ياد بگيرم. كمي دنبال قايق كشيده شدم. بدنم آمادگي براي چنين ورزشي ندارد. گرچه آسان است... يک نفر چيني پيشبيني کرده است که ساعت 8 امروز زلزلهاي به قدرت 8/6 ريشتر در تهران روي خواهد داد.به همین خاطر بسیاری از مردم از تهران سفر کرده یا از خانه بیرون رفته اند.. آمدن ما به لتيان هم بيارتباط با اين نيست. گرچه خودم اصلا قبول ندارم فقط به خاطر بچهها آمدم. با هليکوپتر به سد لتيان آمديم....
دوشنبه 31 تير 1370: امروز عاشوراست. تا ساعت 8 و نيم صبح خوابيدم. روز را به استراحت و انجام كارهايي كه با خودم به لتيان برده بودم گذراندم...